به گزارش «فرهنگ امروز»؛ به نقل از ایسنا؛ بقایی ماکان گفت: کتابی با عنوان «تأملات ایرانی» نوشتهام که بهزودی منتشر و در نمایشگاه کتاب عرضه میشود. این کتاب درباره اندیشههایی است که برای اولینبار به وسیله متفکران و اندیشمندان ایرانی مطرح شده، اما بعد با عنوان شدن نمونههای آنها در دنیای غرب، به نام غربیها در تاریخ ثبت شده، ولی در واقع ریشه آنها در ایران است.
او ادامه داد: این اندیشهها نمونههای متعددی دارند. به عنوان مثال ما در فلسفه غرب تفکری به نام «ملیوریسم» داریم که علیاکبر سیاسی آن را به «بهبودگرایی» ترجمه کرده و مقصودش این است که در جهان نه خوب مطلق و نه بد مطلق وجود ندارد بلکه گرایش آدمیان تعیینکننده است. این اندیشه که در آیین مزدیسنا مطرح شده و در اصل مزدیسنایی است، به این معناست که انسان هرچه بیشتر به خوبی گرایش یابد، بدی از بین میرود و در واقع خداوند را عامل پدیدآوردن بدی نمیداند؛ زیرا او خوب مطلق است. نمونه دیگر این است که گفته میشود فرانسیس بیکن اولین کسی است که گفته «دانایی موجب توانایی است»؛ این در حالی است که فردوسی این اندیشه را چند قرن پیش از او در شعر «توانا بود هر که دانا بود» مطرح کرده که تا پیش از سال 57 عنوان رسمی سردر همه مدرسهها بود.
بقایی ماکان سپس اظهار کرد: در بررسی ادبیات تطبیقی به سه صورت عمل میشود. اولین حالت این است که تأثیرپذیر مستقیما اندیشهای را از تأثیرگذار میگیرد. صورت دوم حالت تواردی دارد؛ یعنی بدون اینکه دو اندیشمند از شیوه تفکر یکدیگر باخبر باشند، موضوعی را مطرح میکنند که شبیه هم است. در حالت سوم هم از منابع دست دوم استفاده میشود و استفادهکننده تحت تأثیر اندیشههای منبع قرار میگیرد. همه اینها در بررسی اندیشهها و افکاری که در این کتاب مطرح شده میتواند برای خواننده معیار و ملاک باشد، اما تمام این اندیشهها برای اولینبار در ایران مطرح شدهاند.
او اضافه کرد: وقتی آثار بسیاری از نویسندگان غربی مثل هرمان هسه را بررسی میکنید، میبینید بسیاری از اندیشههای خیام، مولانا، عطار و حتی شیخ محمود شبستری در آن آمده است. البته در خصوص برخی از آنها میتوان گفت تا حد زیادی متأثر از فرهنگ ایرانی هم بودهاند. برای مثال هسه با فرهنگ شرق بسیار آشنا بوده است، نیچه هم همینطور. از کتاب معروف «چنین گفت زرتشت» مشخص میشود که نیچه با آثار ایرانی آشنایی داشته است، در برخی از نوشتههایش هم از عارفان و متفکران ایرانی نام برده است. گوته هم همینطور است.
بقایی ماکان همچنین درباره اندیشههایی که در کتاب «تأملات ایرانی» به آنها پرداخته، گفت: این اندیشهها تاکنون یکجا و به صورت فصلهای کوتاه اما قابل تأمل جمعآوری نشدهاند. این کتاب میتواند برای نسلی که برخی از جامعهشناسان ما طالب بازیابی هویت آنها هستند، مؤثر باشد و همینطور تلنگری باشد برای کسانی که گمان میکنند هر آنچه در غرب بهوجود آمده، از خود غربیان است، درحالیکه اگر ما به واقع برجِ آسمانسایِ فرهنگ و مدنیتِ غرب را بکاویم و جستوجو کنیم، در هر یک از اتاقهای آن نشانههایی از فرهنگ و معرفت شرقی پیدا میکنیم و در نهایت به این نتیجه میرسیم که این برجِ آسمانسای پرزرق و برق بر عرصه فرهنگ شرق بنا شده است و فرهنگ و اندیشمندان ایرانی نقشی بزرگ در پدیدآمدن آن دارند. هدف این کتاب نیز جز این نیست.
او افزود: در نخستین فصل کتاب «تأملات ایرانی» به سنتهای ایرانی و در فصل بعد به جشنهای ایرانی از منظری تازه پرداخته شده است. سپس به اندیشمندان ایرانی مثل معتزلیان، عارفان و متفکران نگاه دیگری میشود تا به دستاوردهای فرهنگ ایرانی در عصر جدید میرسیم که بحث تطبیقی دیگری از حرکتهای فرهنگی در ایران است؛ حرکتهایی که در حوزه خاورمیانه اولینبار در ایران شکل گرفتهاند؛ حرکتهایی مانند نهضت مشروطه یا تأسیس دارالفنون. این کتاب حدود 25 فصل و نزدیک به 600 صفحه دارد و از سوی انتشارات رسانش منتشر میشود.
بقایی ماکان ادامه داد: کتاب دیگری که امسال از من در نمایشگاه عرضه میشود ترجمه «نارسیس و گلدموند» اثر هرمان هسه است که حدود دو هفته پیش از نوروز منتشر شد.
نظر شما